خداوندا؛ راهی باز کن*.
همانطور که فرزندانت را در زمان موسی از وسط دریای خروشان عبور دادی. از تو می خواهم همان دریا را باز کنی برای نجات فرزندانت در ایران..آمین
دلگيرم واسه اون پسري كه با 180 تا سرعت توو اتوبان داد ميزد تا خودشو خالي كنه .
دلگيرم واسه اون دختري كه هر شب سفيدي متكاشو با ريملش سياه ميكرد .
دلگيرم واسه اون مو سفيدي كه تو خانه ي سالمندان چشم به راه بچه هايي كه عمرشو...پولشو.....احساسشو...زندگيشو...پاشون به باد داد نشست و نشست .
دلگيرم واسه اون مرد 40 ساله اي كه زن و بچشو 4 نفري سوار يه موتور كرده بود...و با حسرت به جوون 22 ساله اي كه پشت پورشه نشسته بود نگاه ميكرد و از زن و بچش كه با سختي رو موتور جا شده بودن خجالت ميكشيد...و هر 100 متر...توو دلش 100 بار خودشو تف و لعنت ميكرد .
دلگيرم واسه شهري كه تو دود , فساد , اختلاس , فحشا , اعتياد , فقر , تورم و هزار يه مشكل داره دستو پا ميزنه و ديگه از چيزايي كه گريه داره هم جک ميسازه .
دلگيرم واسه مردمي كه توو تك تك خونه ها...خيابونا و كوچه پس كوچه هاي اين
شهر از اون بالا بالا ها تا اون پايين پايينا دارن نفس ميكشن و هركدومشون مي تونن يه كتاب...يه قصه.....يه رمان.....ي